حمیدرضا معصومیان | شهرآرانیوز؛ روز گذشته مهدی مهدویکیا، سرمربی تیم ملی امید کشورمان، فهرست شصتوششنفره بازیکنان رده امید برای حضور در اردوهای تیم ملی را منتشر کرد که فقط نام ۲ بازیکن خراسانی در آن به چشم میخورد.
علیرضا اسدآبادی و سبحان خاقانی، تنهاخراسانیهای این فهرست هستند که البته نام محمدجواد کیا هم از خراسان رضوی معرفی شده، ولی این بازیکن متولد استان گلستان و بزرگشده تهران است و ازآنجاکه عضو تیم شهرخودرو بوده، در فهرست خراسانیها آمده، چنانکه خاقانی هم که عضو باشگاه استقلال است، در بین نفرات دعوتشده از استان تهران قرار گرفته است.
همه اینها درحالی است که اسدآبادی هم که عضو تیم شهرخودرو است و سابقه عضویت در ردههای پایه این باشگاه را دارد، بچه کرمان است و چهارپنجسالی است که در مشهد ساکن شده است. در واقع میشود گفت تنهادعوتشده خراسانی این فهرست، سبحان خاقانی است. شاید در نگاه اول این مسئله چندان مهم به نظر نیاید، اما حضور فقط یک بازیکن مشهدی در بین ۶۶ بازیکن دعوتشده به اردوی تیم ملی امید، نه خود تیم ملی، نشان میدهد راهی که فوتبال خراسان و مشهد در فوتبال پایه رفته، به ترکستان بوده است.
اینهمه مدارس فوتبال و مربیان مدرکدار حاصلش فقط یک بازیکن شده تا شاهدی باشد بر این واقعیت که کار دکوری و نمایشی فقط به درد ارائه گزارش به مسئولان میخورد. بهجرئت میتوانیم بگوییم از نظر داشتن مدارس فوتبال و مربیان مدرکدار، خراسان رضوی اگر در ایران اول نباشد، جزو ۳ استان نخست کشور است؛ اما میبینیم که در تیم ملی جزو ۳ استانی است که کمترین سهمیه را دارد! چه دلایلی موجب این اتفاق شده است؟ آنچه در ادامه میخوانید، پاسخهایی به این پرسش است که البته جامع و مانع نیست و بدون تردید میتواند با ارائه دیدگاههای کارشناسان فوتبال و مردم تکمیل شود.
آنگونه که در مقدمه این مطلب گفتیم، خراسان رضوی و بهویژه مشهد، از جهت داشتن مدارس فوتبال در کشور نمونه است؛ اما در اینکه این مدارس فوتبال چقدر کیفیت دارند، همیشه حرفوحدیث بوده است. با اینکه در سالهای اخیر هیئت فوتبال برای ساماندهی مدارس فوتبال اقدامات خوبی انجام داده، اما در تأثیرگذاری آن شکوشبهه وجود دارد. همچنان در بیشتر مدارس فوتبال، پول بر آموزش ارجحیت دارد و با کمال تأسف میشود گفت تعداد مدارسی که کار علمی و فنی انجام میدهند، درخورتوجه نیست. گردانندگان برخی از این مدارس فوتبال، کمترین سابقهای در فوتبال و دانشی در این مسئله ندارند و نگاه اقتصادی آنها نهتنها کمکی به رشد استعدادها نکرده، بلکه در بسیاری از مواقع باعث تلفشدن آنها شده است.
به موازات فقدان نگاه کیفی در تأسیس و راه اندازی مدارس فوتبال، در بخش مربیان هم با کمبود مربیان فنی و کاربلد مواجه هستیم. درحالیکه در تمام دنیا و حتی ایران خودمان، مربیان باتجربه و فوتبالدیده را مسئول آموزش و کار در ردههای پایه میکنند، در خراسان رضوی و مشهد این مربیان بسیار جوان هستند که این تکلیف مهم را برعهده گرفتهاند! مربیانی که گاه خودشان تفاوت سنی چندانی با بازیکنانشان ندارند و به صرف گرفتن یک مدرک مربیگری، فکر میکنند میتوانند از پسِ کار حساس و دشوارِ یافتن استعدادها و رشد آنها بربیایند!
از موارد دیگری که در شناسایی و رشد بازیکنان جوان و نوجوان تأثیرگذار است، برگزاری مسابقات زیاد و منظم است. در ژاپن که بیتردید الگویی برای سنجش پیشرفت در فوتبال آسیاست، در طول سال بیش از ۱۰۰ مسابقه برای ردههای پایه انجام میشود که ناگفته پیداست تأثیر شگرفی در پیشرفت بازیکنان و حتی مربیان آنها دارد. برگزاری مسابقات با حضور تیمهای کم که یک علت مهم آن فراهمنکردن بسترهای لازم مثل دریافت شهریه ورودی از تیمهاست، موجب شده است یک بازیکن در طول یک سال حداکثر ۱۵ یا ۲۰ مسابقه رسمی انجام دهد که بههیچعنوان نمیتواند کمکی به رشد او بکند. دراینمیان آموزشوپرورش هم که در گذشتههای نهچنداندور با انجام رقابتهای آموزشگاهها نقش مهمی در شناسایی بازیکنان مستعد داشت، از چرخه برگزاری مسابقات خارج شده است تا عملا سن طلایی استعدادها با تمرینهای بیحاصل بر باد برود!
مسئله دیگری که در کمآوردن خراسانرضوی در این بخش درخورتوجه است، کمبود یا نبود زیرساختهاست. بسیاری از شهرهای استان از داشتن یک زمین چمن مرتب که در همه طول سال توانایی سرویسدادن داشته باشد، محروم هستند. در مشهد با اینکه سالها از تأسیس ورزشگاه تختی گذشته، اما همچنان ۲ زمین این استادیوم قدیمی تنهادارایی فوتبال مشهد است و انواعواقسام مسابقات در ۲ چمن مصنوعی آن برگزار میشود. برگزاری مسابقات در ساعات داغ تابستان برای تیمهای نونهال و نوجوان، مشکلی است که سالها وجود داشته است و با کمال تعجب و تأسف هنوز هم دارد!
در مقوله فوتبال پایه، کارهای نمایشی کم نشده است و اگر پیگیر خبرهای حوزه فوتبال باشید، خواهید دید که مسئله ردههای پایه همیشه لقلقه زبان مسئولان هیئت فوتبال در همه ادوار بوده است. کارهایی هم در این حوزه شده که گاهی شایانتوجه نیز هست، اما آنچه نگاه غالب دراینزمینه بوده، اقدامات شعاری بوده است و بس. در عمل، کاری که به درد فوتبال بخورد، نشده است و با اینکه آنچنان که گفتیم همه متولیان فوتبال استان خود را دغدغهمند نشان دادهاند، اما نتیجهای نداشته که اگر داشت، این وضعیت فوتبال خراسان رضوی بزرگ در تیم ملی امید نبود!ای کاش بهجای کمکهای میلیاردی به تیم لیگبرتری استان که حاشیههایش تمامشدنی نیست، نصف این پول در فوتبال پایه تزریق میشد تا فوتبال خراسان رضوی بهجای کوچکشمردهشدن، به آنچه شایسته آن است، میرسید.